فقط آدماى دل شکسته وارد بشن

هرکى هستى،از هرجا که هستى بيا و هرچى دل تنگت ميخواد به خدا بگو؛
اگه عاشقى(آسمونى يا زمينى)،گرفتارى،مريض دارى،بدهکارى،خسته اى،نااميدى،معتادى،آدمى يا انسان فقط کافيه دلت شکسته باشه و خدارو تو قلبت فرياد بزنى...
ياقاضى الحـــاجـــاتــــ...

این سه تا لعنتی هم که فقط یاد گرفتن بیفتن دنبال همدیگه

۱۳۸۹ دی ۳۰, پنجشنبه

من نه "منم"،نه "من" منم


سلام خدای مهربونم،من حالم خوبه،حال تورو هم نمیپرسم چون تو همیشه خوبیو خوبی،از آخرین باری که واست مینویسم خیلی میگذره زمانی که امیدوارم تو کارنامم حسابش نکنی چون اصلا و اصلا از خودم راضی نبودم و نیستم این که من از خودم راضی نیستم یعنی تو اصلا ازم راضی نبودی،قصد قضاوت بجای تورو ندارم اما میدونم که واقعا افتضاح بودم.
خداجون وقتی واقعا و با دقت تمام به عظمتت و نشونه های اون نگاه میکنم مطمعن میشم که من و تمام مصایبم در برابر فقط و فقط چیزایی که تو آفریدی و من اونارو میبینم و نه چیزهایی که نمیبینم و نه وجود پر عظمت ذاتت چه قدر کوچیکم و کوچیکن.
این کوچیکی و حقارت در برابر تو منو آروم میکنه و بهم میفهمونه که من چیزی نیستم بجز قسمت بسیار کوچیکی ازجریان جاری خلقت و آفرینشت که در هر لحظه و هر آن در حال شدن و شدنه،چه بخوام و چه نخام من هم با این رود پر تلاطم همراه هستم رودی که هدفش دریاست،دریایی از نور و روشنایی که همه چیزش حقه و حقه چون فرمانرواش تویی،زیباست چون تو زیبایی،عاشقانست چون تو عاشقی.
خداجونم منم دوست دارم جایی باشم که همه چیزش حقیقیو پایداره اما "میترسم"میترسم که بار گناهام انقدر سنگین بشه که برم کف این رودخونه و انقدر تو لجناش فرو برم که جزیی از اون بشم و تا ابد به دریا نرسم،پس کمکم کن که سبکبار باشمو سبکبال تا این مرحله به ظاهر طولانی اما در حقیقت کوتاه و بسیار خطرناک وهم آسونو به سلامت طی کنم و تو این رود به چیزی دل نبندم،به چیزایی که بلاخره روزی تمام میشن"خوب یا بد اما به یقین تمام میشن.
تو دانای مطلقی،اگه میدونی من تنها قادر به این طی این مسیر پرخطر نیستم و ممکنه به بیراهه کشیده بشم ازت میخوام جنسمو پاک کنی و همسفری بدی بهم از جنس خودم تا باهاش قویتر بشم و عاشقتر عاشق تو و تموم چیزایی که میتونه منو در نهایت به تو برسونه.
خدای مهربونم ما آدما همیشه تجربه گریم و اگه درس نگیریم به همین صورتم میمونیم،ازت میخوام روهمو بزرگ کنی و بهم درک بدی تا تجربه رو تجربه نکنم و بتونم ماموریتیرو که تو این بازی بهم مهول کردی به بهترین شکل ادا کنم و تورو از خودم راضی کنم.
خداجون خواهش میکنم فراموشیرو ازم دور کن تا هزار و هزارباره این جمله ساده یادم نره که مشکلات من در واقع مشکل نیستن اونا چیزهایی هستن که ماموریتشون  "شدنه" چیزای هدفداری که باید میومدن تا روزی بشن تا مسیرهامونو تغییر بدن به سمتی که تو میخوای،از هر راهی،چه چیزایی که بظاهر خوبن ولی در واقع "بد" و چه چیزایی که در ظاهر نحسن جوری که داد آدمو در میارن که "آخه خدایا چرا من" ولی در باطن "خیری" توش هست که در نهایت مسیر آدمو به بهترین راهها میکشونه و آدمو از اینهمه نظمو حکمتت شگفت زده میکنه.
مهم اینه که ما اونقدر خوب باشیم که تو مارو با خوشیها و ناخوشیها،موانع و لطفت در نهایت به سمت خودت بکشونی و به خودت نزدیک،این خیلی بهتر از اینه که با خوشی،خوشی و خوشی مارو از خودت دور کنی تا جایی که در نهایت جزیی از لجنای کف رودخونه بشیم،جوری که دیگه نه راه پس داشته باشیم نه پیش و سرانجاممون پشیمونی باشه،پشیمونی که دیگه فایده نخواهد داشت....
و خدا جون نذار اینم فراموش کنم که تو بزرگی،بزرگتر از تمام شدنهایی که من بهشون میگم مشکل،مصیبت،شر... و اینو بهم بفهمون که اگه خوب باشم تمام چیزایی که طرفم میان چیزایی نیستن جز لطفای پیدا و پنهانت چه در ظاهر خوب چه در ظاهر بد.
خدایا من تمام سعیمو میکنم که خوب باشم،میدونم که شاید نتونم اونجوری که تو میخوای باشم اما من همیشه به لطفو کرمی که ازت بهم برسه به شدت محتاجم و ازت میخام بهترینهارو واسم رقم بزنی ای کسی که هیچوقت تنهام نذاشتی و نمیذاری.ای خدای آفریننده کوه،ستاره،پرنده،من و.......
دوست دارم.

۱ نظر:

ناشناس گفت...
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.